بعد از چند ماه وارد فیسبوک شدم. بلد نبودم باهاش کار کنم. فقط اکانت داشتم. پستی ارسال کردم. نوشتم «اینجا چه جوریه؟». برایم نوشت «اگه توقعت در حد مجازی باشه خوبه ولی اگه فراتر رفت مثه جهنمه». نوشتم «منظورم فضاش نیست، کار کردن باهاش منظورمه». نوشت «دو روز که باهاش کار کنی یاد میگیری». نوشتم «توقعم در حد مجازی باشه یعنی چی؟». نوشت «یعنی اینجا رو و دوستیهای اینجا رو مثل سایه در نظر بگیرید. سایه کاملا شبیه خود آدمه ولی تهش یه سایه بیش نیست و کاری برای شما نمیکنه. حالا فرض کنید شما با سایه دوست بشید، چی میشه؟ شما دستتو تکون بدی اونم تکون میده. ندی اونم نمیده. اگه ازش یه لیوان آب بخوای چه جوابی بهت میده؟ امیدوارم توضیحم روشن بوده باشه».
هنوز تو شک مثالش و حرفش هستم. صادقانه حقیقت را گفت. گفت روی من و امثال من حساب باز نکن و حواست به زندگیات باشد. ما فقط سایه هستیم. یعنی تو این مدت با سایهها تعامل داشتم؟ یعنی اگر واقعا چیزی از آنها بخواهم خبری نیست؟
همه هم این جورن روزهای اول
فرم در حال بارگذاری ...