وبلاگ

توضیح وبلاگ من

کتاب «منِ او» نوشته رضا امیرخانی

 
تاریخ: 26-05-97
نویسنده: روشنک بنت سینا

کتاب یک خانواده ایرانی را که صاحب اسم و رسم است از دوره رضاخان تا دهه شصت به تصویر می‌کشد. خانواده فتاح، نزد همه‌ی اهل محل قابل احترام است و خیرش به همه می‌رسد. تنوع شخصیت‌ها در داستان و دیالوگ‌های مخصوص خودشان از نقطه قوت‌های داستان بود. بازی با کلمات و لفاظی‌های امیرخوانی باعث می‌شود که یکسره کتاب را به پیش ببری و زمین نگذاری. نکته‌ای که جالب آمد این بود که نویسنده در خود داستان حضور داشت و یکی از شخصیت‌های داستان بود. کیست که منِ او را بخواند و از توصیفات که از عشق شده لذت نبرد؟ مخصوصا آن جایی که می‌گوید: «تنها بنایی که اگر بلرزد، محکم‌تر می‌شود، دل است». پایان داستان برخلاف پایان فیلم‌ها که به نظرمان آبکی تمام می‌شوند، فوق العاده بود. از آنهایی که باید بگویی: «احسسسنت، بهتر از این نمی‌شد، حق مطلب همین بود». سه کتاب از امیرخوانی خوانده‌ام و پایانبندی‌های قشنگش را واقعا تحسین می‌کنم. به دوستان خودم که دوست دارند بخوانند و نمی‌دانند چه بخوانند، این کتاب را پیشنهاد می‌کنم. بای بای.

نظر از: آرامـــ [عضو] 

اسم کتاب هم آدم رو به فکر میبره
از اون فکرایی که دلت میخواد با یه لیوان چای زغالی ساعت ها توش غرق بشی :)

1397/05/28 @ 00:22
نظر از: . . . ماریا . . . [عضو] 

منِ او اولین رمانی بود که خواندم و با خواندنش جرقه ی نویسنده بودن و یا بهتره بگم شدن تو مغزم زد.

1397/05/27 @ 12:54


فرم در حال بارگذاری ...

« شما چطور با هم آشنا شدید؟احتمال می‌دادم شوهرم هر آدمی ممکنه باشه »