وبلاگ

توضیح وبلاگ من

قوام زنان

 
تاریخ: 04-11-96
نویسنده: روشنک بنت سینا

وقتی شما جنس قوی، محکم، با درایت آفریده شدی و من جنس ظریف، لطیف، مهربان، پر از احساس  و خوش باور؛ قرار این نبود که اگر پشت ماشین بودم، با بوق زدن فحش نثارم کنی. اگر پیاده بودم با بوق زدن‌های ناگهانی دلم را بلرزانی. اگر تو اتوبوس سر پا بودم برای خودت روی صندلی لمیده باشی و از پنجره بیرون را تماشا کنی. یا اینکه خوش باوری و احساساتم را مانند پول‌های بادآورده تصور کرده و بخواهی تنهایی و خلوت خودت را با آن پر کنی. خیلی چیزهای دیگر قرار نبود.

شاید مادرت باشم، یا خواهرت، یا همسرت، یا زنی در این مجازآباد، یا در گوشه و کنار شهر، فرقی نمی‌کند. قرار این است که حواست به من باشد. نگذاری آب در دلم تکان بخورد. اگر در صف بانک، نانوایی، اداره، مغازه و چیزهای دیگر بودم، دست روی سینه بگذاری، سرت پایین باشد و بگویی «خواهر شما بفرمایید جلو». شاید هم کارمند تو باشم یا یک رهگذر. چرا؟ چون یک زن اگر شکست، اگر خراش برداشت، نمی‌تواند همسر خوش قلب و وفاداری باشد. نمی‌تواند آغوش گرمی برای فرزندانش باشد. چه کسی توانسته با آغوش سرد مادر، خواهر و یا همسر باشد؟

اینکه می‌گویند: «زن ریحانه است، گل است» واقعا هست. یک عمر طول می‌کشد تا رشد کند. تا گل بدهد. ولی زود پژمرده می‌شود‌. زود شکسته می‌شود. اگر شکست، دیگر آن گلِ شاداب گذشته نیست. ما زنها، با یک اخم، با یک داد زدن، با یک توبیخ، با کمی بی مهری یا یک حرف بد پژمرده می‌شویم. خدا نکند که با یک سیلی شکسته بشویم. یادم به بانوی دو عالم افتاد. نمی‌خواستم به اینجا برسم. پدر و همسرش، از گل کمتر به او نگفتند. حیف که…

نظر از: . . . ماریا . . . [عضو] 

فوق العاده بود، آفرین :) لذت بردم.

1396/11/05 @ 17:44


فرم در حال بارگذاری ...

« کدخدایانحکم مأموریتی خواهرانه »