معمولا هر دختری یک مشاور اعظم به اسم خاله خانباجی دارد. خاله خانباجی، گاهی عمه است، گاهی خاله، گاهی زن همسایه، گاهی یک دوست باتجربه و شاید هم یک فامیل دور. با دخترخالهها دور خاله خانباجی نشستیم. از تجربیاتش برایمان حرف زد. از دوران نامزدی، عروسی و مدیریت بعد از عروسیش. طبیعتا تو این مواقع دلمان میخواهد شوهرمان، آدمی شبیه شوهر خاله خانباجی باشد.
خاله خانباجی بهمان گفت: «هیچ وقت چشمتون دنبال آدم پولدار نباشه. دنبال تک پسری که خانوادهش میگن کل این زندگی مال خودشه هم نباشه، چون اون وقت همهش منتظری ببینی کی مادر شوهر و پدر شوهر میمیرن و بعد آیا چیزی بهتون برسه یا نرسه. همهش باید انتظار بعدا رو بکشید. فقط و فقط دنبال آدمی باشین که مستقل باشه. اگه مستقل باشه، داشته باشید یا نداشته باشید کسی نمیفهمه. نون خالی بخورید یا آش و گوشت بازم کسی نمیفهمه. بخورید یا بپوشید، کسی بهتون نمیگه چرا خوردید، چرا پوشیدید. سِر زندگیتون مال خودتونه».
یک اصطلاحی داریم که میگوییم: «فلانی زبونش چهل گزه». زبان چهل گزی از ضروریات دختر امروزی است. همیشه مظلوم و متین و باوقار بودن، خوب نیست. از خاله خانباجی پرسیدم: «چیکار کنیم زبونمون چهل گز باشه؟» گفت: «نمیخواد زبونتون چهل گز باشه. فقط عاقل باشید. اگر عاقل بودید و زبونتون چهل گز بود، همه میگن حرف درست میزنه. اگه عاقل نباشید، زبون چهل گزی فایده نداره». راست میگفت، آدم عاقل که باشد همه جا به راحتی خرش را از روی پل رد میکند. حالا یادم رفت ازش بپرسم چطور باید عاقل باشیم!
فرم در حال بارگذاری ...