اون: «ببین! من نگرانتم، تو خانواده این بچهها رو نمیشناسی. اگه امروز دماغ آیدا طوریش شده بود مثلا خانوادش بخوان برا انتقام دماغ تو رو بشکنن، چون تو مسئول بودی» من: «سلام عزیزم نگران نباش، بندگون خدا اینطور نیستن. ولی احتیاط شرط عقله. از این اتفاقها هر…
بیشتر »