وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "آیـه نــگاری"

بخوانید و بگویید

«اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ»

وقت‌هایی که با همکلاسی‌ها می‌نشستیم و با هم مباحثه می‌کردیم، یک نفر روی کتاب می‌خواند بعد رو به بقیه می‌گفت: «فهمیدین چی شد؟» می‌گفتیم: «آره، ولی یه بار دیگه به زبون خودت بگو چی گفت!»

حالا اگر بخواهم این آیه را که همه‌ شما فهمیدید در آن چه شد و چه گفت را به زبان خودم دوباره بگویم، این چنین می‌شود «تو را به جان خدای این همه مخلوق و هر کسی که می‌پرستید، کمی مطالعه کنید و علمتان را بالا ببرید. پیامبر خدا را ببینید! ببینید چه قدر خوب حرف می‌زند و حرف‌های خوبی می‌زند! چه چیز شما از ایشان کمتر است؟ هان؟ همه‌ شما را از یک آب و گل آفریده‌ام! کتاب بخوانید، کتاب خوب هم بخوانید تا خوب حرف بزنید و حرف‌های خوبی بزنید. امضا: خدا»

حتی برای شما خدای عزیز

«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ» [توبه/111]

جنس فروخته شده، پس گرفته نمی‌شود. این قانون مخصوص شماست خدای عزیز. مبارکت باشم.

هو الأول و الآخر

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ»

_ این روزا همه‌ش ذهنم مشغوله. تا میام یه نفس راحتی بکشم، یه درگیری تازه از اون بالا صاف می‌ا‌فته تو کاسه من.

_ آره، می‌فهمم چی می‌گی.

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ»

_ مگه نمی‌گی خدا رب العالمینه؟ پس چرا اینقدر درگیری؟

«مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ»

_ واقعا باور داری که خدا مالکه؟ خدا مالکه؟ خدا یا …؟

«إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ»

_ بیچاره‌تر از تو پیدا نمی‌شه. آتو دست خدا می‌دی؟ روز قیامت ازت می‌پرسه «کِی منو عبادت کردی؟ نشونی بده؟ آدرس بده؟» تو هم لب می‌گشایی که «نشون به اون نشون که با وجود همه گرفتاری‌ها و …»، خودت از خودت خجالت می‌کشی و ترجیح می‌دهی سکوت کنی تا سنگین‌تر به نظر برسی. چیزی نبود که جای اون سه نقطه بذاری.

«صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ…»

_ نه بابا! داری جدی می‌گی؟ «خدایا راه همه اونایی که بهشون نعمت دادی…» اگه راست می‌گی چرا همه‌ش نگران اون هشتی هستی که گرو نه شده؟

_ چیه؟ یعنی اگه من از خدا بهترین چیزا رو می‌خوام بَده؟ با عبادت من جور درنمیاد؟ اینکه من از هر چیزی بهترینش رو بخوام، خلاف سنت خداست؟ حتما باید مثل انبیا در رنج و سختی باشم تا ایمانم رو به خدا اثبات کنم؟

_ نوچ، کی همچین حرفی زدم؟ من می‌گم تو بهترین چیزا رو بخواه، ولی هدفت نباشه. دل مشغولشون نشو. گیر نده که الا و بلا همینا. اینقدر به خدا منو و سفارش نده. بذار خدا فکر کنه چشم و دل سیری. همین، چیز سختی نیست که نتونی از عهده‌ش بربیای. اینطور نیست؟

«اللَّهُ الصَّمَدُ»

_ خدایی که بی‌نیازه. خیالت راحت باشه که پشتت پُره.

«اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ اَيُّهَا النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه…»

وَكَذَٰلِكَ الْيَوْمَ تُنسَىٰ

«قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَٰلِكَ الْيَوْمَ تُنسَىٰ»

«می‌فرمایند: آن گونه که آیات من برای تو آمد، و تو آنها را فراموش کردی؛ امروز نیز تو فراموش خواهی شد» [طه / ۱۲۶]

آیاتی را که در طول روز سر راهم قرار می‌دادی، با اینکه می‌دانستم از طرف توست فراموش کردم. تا آنجا که دیگر آیاتت را نمی‌دیدم و به چشمم نمی‌آمدند. حتی توی خواب هم آیاتت را بهم نشان دادی. اما کو گوش شنوا و چشم بینا؟ همینطور فراموش کردم «وَ مَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَى». تو هم صاف گذاشتی توی کاسه‌ام که اگر تو انجام دادی، تو پیش بردی، تو مؤثر بودی، حالا ادامه‌اش بده. اگر راست می‌گویی برو ببینم چکار می‌کنی. شکست خوردم. فراموشت کردم و فراموشم کردی؛ «چیزی که عوض داره گله نداره». روی شکایت کردن ندارم. فقط می‌توانم بگویم آدم شدم. از این پس کف دستم می‌نویسم «لا مؤثر فی الوجود الا الله».

افراد پاکدامن را اخراج کنید

فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِّن قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ [سوره النمل، آیه ۵۶]

آنها پاسخی جز این نداشتند که (به یکدیگر) گفتند: خاندان لوط را از شهر و دیار خود بیرون کنید، که اینها افرادی پاکدامن هستند.

دلیل قوم لوط در آخر آیه، رمق نوشتن را ازم می‌گیرد. دیگر چه حرفی برای گفتن باقی می‌ماند؟ «آنها را اخراج کنید چون که همرنگ ما نمی‌شوند. آنها پاک‌دامن‌اند. می‌خواهند دنیایمان را بهشت کنند. لذا در این دیار جایگاهی ندارند. بیرون‌شان کنید». من، تو، او، ما، شما و ایشان‌های زیادی در خاطرم آرشیو می‌شوند که همیشه به دلیل پاکدامن بودن و همرنگ دیگران نشدن، نیش و کنایه‌های زیادی به سمت‌شان روانه می‌شود. در اطراف و در جامعه کم نیستند. چقدر نجیبانه می‌روند و می‌آیند و در مقابل تهاجم‌ها خم به ابرو نمی‌آورند. تنها دلخوشی‌شان دو کلمه است «طوبا للغربا».